ترنج

در مورد

جنگ اوکراین

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳۱۷ مطلب

  • اروپا با واقعیتی تازه روبه‌روست: سیاست خارجی ترامپ، اتحاد با اروپا را اولویت نمی‌داند و به‌دنبال تقسیم نفوذ با روسیه است؛ پروژه‌ای که با حمایت از جریان‌های راست افراطی در اروپا پیش می‌رود. با توقف کمک‌های آمریکا، مسئولیت دفاع از اوکراین و امنیت قاره بیش از هر زمان بر دوش اروپا افتاده است. اگرچه اروپا اهرم‌هایی مانند تحریم‌ها و دارایی‌های مسدودشده روسیه را دارد، اما بدون تمرکز راهبردی، شجاعت سیاسی و حرکت به‌سوی استقلال دفاعی، همچنان آسیب‌پذیر و وابسته باقی می‌ماند.

  • گزارش گاردین دولت ترامپ را نه به‌عنوان یک حکومت متعارف بلکه مشابه «باندی سازمان‌یافته» توصیف می‌کند که اکنون با اتهام «جنایت جنگی» به‌دلیل حملات مرگبار به قایق‌ها در آب‌های بین‌المللی روبه‌روست؛ حملاتی که خارج از چارچوب حقوق جنگ و با تغییر برچسب قاچاقچی به «تروریست» توجیه شده است. نویسنده همچنین به نگرانی اروپا از رویکرد معامله‌محور ترامپ در قبال روسیه و اوکراین می‌پردازد و فساد ساختاری و پیوند قدرت سیاسی با منافع مالی شخصی را محور نقد قرار می‌دهد.

  • سند جدید «استراتژی امنیت ملی» آمریکا بر احیای برتری واشنگتن در نیم‌کره غربی و رویکرد عدم‌مداخله تأکید دارد. رقابت با چین دیگر اولویت اصلی معرفی نمی‌شود، هرچند بازدارندگی در قبال تایوان و همکاری با هند برجسته می‌شود. سند خواستار کاهش تمرکز بر خاورمیانه و افزایش مسئولیت اروپا در دفاع از خود است. این رویکرد، سیاستی واقع‌گرایانه و منفعت‌محور را ترسیم می‌کند و ترویج مستقیم دموکراسی را فقط در میان متحدان نزدیک دنبال می‌کند.

  • در کل تاریخ آمریکا هیچ رئیس جمهوری در این کشور در مورد یک موضوع مهم سیاست خارجی آمریکا نظیر جنگ اوکراین، همچون دونالد ترامپ با افکار عمومی کشورش در تضاد نبوده است. ترامپ علنا پوتین را ستایش می کند اما در نشست ماه فوریه خود با زیلنسکی در کاخ سفید، او را به بدترین شکل ممکن تحقیر کرد و اکنون هم اوکراین را تهدید می کند که باید طرح آتش بس‌وی برای خاتمه دادن به جنگ اوکراین را بپذیرد.

  • بر این اساس، ایالات متحده نیروهایی را حفظ خواهد کرد که قادر باشند هرگونه تلاش برای تصرف تایوان یا کنترل خطوط کشتیرانی اطراف این جزیره یا در دریای جنوبی چین را بازدارند. هم‌زمان، از متحدان آسیایی خواسته می‌شود هزینه‌های دفاعی خود را به‌طور چشمگیری افزایش دهند و دسترسی گسترده‌تری به بنادر و پایگاه‌های خود در اختیار آمریکا بگذارند.

  • مقاله تصویری از آشفتگی دیپلماتیک پیرامون جنگ اوکراین ترسیم می‌کند؛ جایی که طرح صلح ۲۸ بندی، میان آمریکا، اروپا و روسیه به میدان رقابت و تخریب تبدیل شده است. واشنگتن گرفتار جنگ داخلی میان ماگا و نئومحافظه‌کاران است، اروپا طرحی غیرواقع‌بینانه و بی‌اثر ارائه می‌دهد، و مسکو به‌دنبال توافقی دائمی و امتیازساز است. در حالی‌که اوکراین به مرز فروپاشی نزدیک شده، زلنسکی ناچار است میان یک توافق بد اکنون یا توافقی بدتر در آینده انتخاب کند.

  • رئیس جمهوری فرانسه در سفر به چین و دیدار با همتای چینی خود، همکاری با این کشور را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین «تعیین‌کننده» دانست.

  • این مقاله نشان می‌دهد استیو ویتکاف به‌جای میانجی‌گری بی‌طرف، عملاً در راستای اهداف کرملین عمل کرده و با ارائه توصیه‌های مستقیم به مقامات روس، تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا و اوکراین را تضعیف کرده است. طرح ۲۸ ماده‌ای او متأثر از خواسته‌های مسکو بوده و فاقد الزامات امنیتی برای صلح پایدار است. در مقابل، شرایط واقعی صلح شامل عدم عضویت اوکراین در ناتو، قابلیت بسیج دفاعی، تضمین امنیت دونباس و تعیین تکلیف غرامت‌هاست. تنها با واگذاری مذاکرات به افراد حرفه‌ای امکان رسیدن به توافقی معتبر وجود دارد.

  • اوکراین تا حد زیادی ظرفیت های ادامه‌دادن به جنگ با روسیه را از دست داده است. کافی است توجه داشته باشیم که این کشور در آغاز جنگ اوکراین، بیش از 50 میلیون نفر جمعیت داشت اما اکنون جمعیتی در حدود 29 تا 30 میلیون نفر دارد. شمار زیادی از مردم این کشور به ویژه مردان جوان اقدام به مهاجرت به دیگر کشورهای اروپایی و ترک کشورشان کرده اند.

  • دولت ترامپ پس از آتش‌بس غزه، با دیپلماسی‌ای پراکنده و شخص‌محور تلاش می کند جنگ روسیه و اوکراین را با طرح صلح ۲۸ بندی پایان دهد؛ طرحی که با اولتیماتوم «شکرگزاری» بر کی‌یف فشار می‌آورد و بخشی از آن متکی بر مطالبات مسکوست. اروپا تا حدی دور زده شده، روسیه با احساس برتری از هرگونه امتیازدهی سر باز می‌زند و نقش چهره‌هایی چون دریْسکِل پررنگ شده است. ابهام در تضمین‌های امنیتی، اختلاف تحلیل واشنگتن و اروپا و مطالبه امتیازات سرزمینی، آینده هر توافقی را نامطمئن کرده است.

تبلیغات