نیکلاس مادورو در سخنانی از باز بودن بازارهای کشورهایی نظیر ایران و چین در برابر ونزوئلا سخن گفت.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۱۶۰ مطلب
نیکلاس مادورو در سخنانی از باز بودن بازارهای کشورهایی نظیر ایران و چین در برابر ونزوئلا سخن گفت.
ترامپ بار دیگر مدعی شد توانسته است جنگ اسرائیل و ایران را پایان دهد.
اروپا با واقعیتی تازه روبهروست: سیاست خارجی ترامپ، اتحاد با اروپا را اولویت نمیداند و بهدنبال تقسیم نفوذ با روسیه است؛ پروژهای که با حمایت از جریانهای راست افراطی در اروپا پیش میرود. با توقف کمکهای آمریکا، مسئولیت دفاع از اوکراین و امنیت قاره بیش از هر زمان بر دوش اروپا افتاده است. اگرچه اروپا اهرمهایی مانند تحریمها و داراییهای مسدودشده روسیه را دارد، اما بدون تمرکز راهبردی، شجاعت سیاسی و حرکت بهسوی استقلال دفاعی، همچنان آسیبپذیر و وابسته باقی میماند.
هر زمانی در دوره حضور ترامپ در قدرت می تواند عصر طلایی باشد زیرا به معنای واقعی کلمه او می تواند دیوانهتر، فاسدتر، دیکتاتورتر و ناکارآمدتر شود!
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال دیشب نگرانی کارشناسان برای صدور ویزای همه بازیکنان را رسما تایید کرد.
این مقاله به تحولات سیاسی دوران دوم ترامپ میپردازد؛ جریانی که با بیاعتبارسازی نخبگان تخصصی، راه را برای حکمرانی آشکار ثروتمندان هموار کرده است. شایستهسالاری، با وجود کاستیها، جایگزین سیستم بسته و موروثی قدرت شد؛ اما امروز پوپولیسم راست با حمله به آن، الیگارشی ثروتمحور تازهای را بنا میکند. نزدیکی میلیاردرها به قدرت سیاسی، رقابت را میبندد، تعارض منافع را تشدید میکند و در تضاد با «ایده آمریکایی» و هشدارهای بنیانگذاران جمهوری قرار میگیرد.
دونالد ترامپ اعلام کرد شرکت انویدیا مجاز به فروش تراشههای پیشرفته کامپیوتری به چین است.
استراتژی امنیت ملی جدید دولت ترامپ ترکیبی متناقض از «اول آمریکا» و عقبنشینی گزینشی است که سلطهگری سنتی را کنار بازتعریف منافع قرار میدهد؛ تمرکز بر نیمکرهٔ غربی برای مهار مهاجرت و مواد مخدر، پیوند مستقیم دیپلماسی با منافع شرکتها، مهار چین با بسیج متحدان، حمایت از راستگرایی اروپایی و محدودسازی ناتو و در خاورمیانه کنارگذاشتن دموکراسیسازی و جایگزینی آن با رئالیسم انعطافپذیر مبتنی بر منافع اقتصادی بهویژه فناوری مطرح و تثبیت میشود.
انتشار خبرهای تازه از اخراج جمع زیادی از مهاجران ایرانی، نگرانیهای تازهای را برانگیخته است.
این مقاله نشان میدهد استراتژی امنیت ملی جدیدِ ترامپ، نقش آمریکا را از «مروج دموکراسی» به بازیگری عمیقاً سودمحور و معاملهگر فرو میکاهد؛ جهانی که در آن، معیار اصلی سیاست خارجی، منافع اقتصادی و قراردادهای پرسود برای شرکتهای آمریکایی است. دموکراسی و حقوق بشر به حاشیه رانده میشوند، اروپا با لنز «تهدید مهاجرت» دیده میشود، خلیج فارس و آمریکای لاتین بهعنوان میدانهای سرمایهگذاری و قراردادهای انحصاری تعریف میگردند و رقابت با چین و روسیه نیز عمدتاً به سطحی تجاری و مدیریتپذیر تنزل مییابد.