در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۲۸ مطلب
یکی از رویکردهایی که دولت بایدن و تیم سیاست خارجی وی در روزهای اخیر، تاکید زیادی بر آن داشتهاند، این است که هر چه سریعتر یک وقفه انساندوستانه در روند جنگ غزه ایجاد شود. این ایده با استقابل چندانی از سوی دولتهای منطقه و دیگر کنشگران بینالمللی رو به رو نشده است چرا که در پوشش ظاهر زیبا و انسانی خود، کاملا به نفع اسرائیل است.
جار و جنجالهای مدت اخیر در آمریکا با محوریت تعطیلی قریب الوقوع دولت به دلیل عدم تصویب لایحه بودجه درکنگره، نوعی بازی "باخت-باخت-باخت" را برای سه ضلع اصلی معادله یعنی احزاب دموکرات و جمهوریخواه و همچنین مردم تداعی میکند و حامل پالسهای بین المللی خاصی نیز است.
«کشورهای اروپایی با فرسایشی شدن جنگ اوکراین، با وضعیتی رو به رو شده اند که دیگر نمی توانند نیازهای تسلیحاتی و مهمات اوکراین را تامین کنند. کافی است توجه داشته باشیم که بر اساس آمارهای مختلف، اوکراینی ها روزانه چیزی بین 7 تا 8 هزار گلوله توپ شلیک می کنند و این روند عملا زرادخانه های نظامی دول اروپایی را با بحران رو به رو کرده است.»
برخی تحلیلگران به این نکته اشاره می کنند که اساسا نسل Z آمریکایی را نباید به دلیل آنچه درک نمی کنند، سرزنش کرد. به بیان ساده تر، وقتی این نسل واقعیتِ بسیاری از سیاست های مخرب دولت آمریکا را درک نمی کنند، اینکه از آن توقع داشته باشیم صرفا به یک دنباله رو تبدیل شود، چندان واقع بینانه نیست.
دیوید گراش، در اظهار نظری جنجال تاکید کرده بود که دولت آمریکا به یک سفینه فضایی به بزرگی یک زمین فوتبال دسترسی پیدا کرده است. او همچنین تاکید کرده که در محل سقوط یکی از بشقاب پرندههایِ موجودات فضایی، بقایای بیولوژیکی از ساکنان آن نیز وجود داشته و نهادهای تحقیقاتی دولت آمریکا در حال انجام مطالعات محرمانه در این رابطه هستند.
«تحولاتی جاری در چهارچوب معادلاتِ روابط و نظام بین الملل، سبب شده تا قدرت هژمونیک و مستقر این نظام یعنی ایالات متحده آمریکا، به صورت طبیعی نسبت به تحرکات رقبا و منتقدان خود در عرصه بین المللی حساس شود. این در حالی است که واشینگتن در شرایطی به عارضه مذکور دچار شده که دیگر همچون سابق از قدرت کافی جهت رفع دغدغه هایش برخوردار نیست. معادله ای که موجب شکل گیری نوعی مالیخولیا در رفتار سیاست خارجی آمریکا می شود و می تواند تبعات سنگینی را برای نظام بین الملل به همراه داشته باشد.»
«یکی از دلایل اخراج "رابرت مالی" از تیم مذاکراتی آمریکا در مساله ایران، قویتر شدنِ جایگاه و موقعیت "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی آمریکا و تیم متحد وی در شکل دهی به سیاست خاورمیانهای واشنگتن است. تیمی که بدون تردید مواضع سخت گیرانه تری را در موضوعات منطقهای و مخصوصا مساله هستهای ایران اتحاذ میکند با این حال، نقطه تفاوت رویکرد آنها با تیم رابرت مالی و آنتونی بلینکن، عدم تاکیدشان بر ضرورت دستیابی به یک توافقِ مکتوب با تهران است.»
بر اساس گزارش اخیر اندیشکده کوئینسی، هر ۱۰ اندیشکده برتر آمریکا در حوزه سیاست خارجی این کشور و بیش از ۸۵ درصد از رسانههای جریان اصلی آمریکا، کمکهای مالی قابل توجهی را از شرکتهای تسلیحاتی این کشور دریافت میکنند. موضوعی که از ماهیت چند لایه و پنهانِ چرخههای تصمیمساز در سیاست خارجی آمریکا حکایت دارد.
یکی از دلایل آمریکا برای احداث مجموعه بزرگ دیپلماتیک در لبنان که نزدیک به اراضی اشغالی است، این است که دامنه کمکهای اطلاعاتی خود به اسرائیل را گسترش بخشد. مسالهای که با توجه به موقعیت شکننده تل آویو در روزها و سالهای اخیر، ابعاد و ماهیت جدیتری را به خود میگیرد.
«نگرانی های آمریکا از تحرکات جدید جریان مقاومت در منطقه غرب آسیا، تلاش های میدانی آمریکا برای دلجویی از امارات و عربستان، نگرانی های واشنگتن از روند منفی تحولات منطقه ای و داخلی علیه رژیم اسرائیل، دغدغه آمریکا در مورد توسعه نفوذ چین و روسیه در خاورمیانه و نیم نگاه آمریکا به تنش آفرینی های جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز جنوبی، پنج مولفه اصلی هستند که می توانند توضیح دهنده دلایل اقدام اخیر آمریکا در اعزام زیردریایی اتمی "یو اس اس فلوریدا" به منطقه خلیج فارس باشند
