رسانههای خبری از قصد یک شرکت سعودی برای ساخت طرحی یک میلیارد دلاری در همکاری با سازمان ترامپ خبر دادند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۸۹۰ مطلب
رسانههای خبری از قصد یک شرکت سعودی برای ساخت طرحی یک میلیارد دلاری در همکاری با سازمان ترامپ خبر دادند.
توافق دفاع مشترک ۱۷ سپتامبر میان عربستان و پاکستان، در سایه حمله اسرائیل به قطر، نشانه دگرگونی جدی در نظم امنیتی خلیج فارس است. این پیمان هر حمله به یکی از دو کشور را حمله به هر دو تلقی میکند، اما پرسش درباره شمول بازدارندگی هستهای پاکستان همچنان بیپاسخ مانده است. کاهش اعتماد ریاض به چتر امنیتی آمریکا، تعمیق همکاری نظامی و مالی با اسلامآباد، احتمال اعزام گستردهتر نیروهای پاکستانی و پیامدهای بازدارنده و پرریسک این اتحاد، الگوی جدیدی از امنیت منطقهای را ترسیم میکند.
محمد بن سلمان با کارزار شناسایی فلسطین موفقیتی دیپلماتیک کسب کرده، اما ناتوانی در جلب همراهی آمریکا ضعف نفوذ ریاض را آشکار ساخته است. جنگ غزه، بیاعتنایی ترامپ به خواستههای سعودی و نزدیکی ریاض به چین، روسیه و حتی ایران نشان میدهد عربستان در پی بازتعریف جایگاه خود است. بااینحال، ماجراجوییهای منطقهای از یمن تا لبنان و محاصره قطر اغلب نتیجهای معکوس داشتهاند. پیمان دفاعی تازه با پاکستان بیش از آنکه پشتوانهای واقعی باشد، نمایش قدرتی نمادین است؛ زیرا عربستان همچنان ناگزیر زیر چتر امنیتی…
منطقه خلیج فارس همچنان بهای نبود توازن قوا و ناکامی پیمانهای بازدارنده را میپردازد، در حالی که آمریکا پس از دوران اوباما اولویت خاورمیانه را کاهش داده و با سیاستهای متناقض ترامپ بیاعتمادی متحدان عربی را تشدید کرده است. وتوی واشنگتن در شورای امنیت، تناقض روایتها در حمله به دوحه و حمایت آشکار از اسرائیل، پرسشهای جدی درباره آینده همکاری امنیتی با شورای همکاری ایجاد کرده است. همزمان، توافق دفاعی پاکستان و عربستان مسیر همگرایی عربی–اسلامی و کاهش اتکا به واشنگتن را هموار کرده است.
در دو سال اخیر، همسویی سیاستهای ترامپ و نتانیاهو خاورمیانه را وارد چرخهای از خشونت و بیثباتی کرده است؛ از حملات پیدرپی به فلسطین، لبنان، سوریه و ایران تا تلاش ناکام برای شعلهور کردن اعتراضات داخلی ایران و حمله به تأسیسات هستهای این کشور. ناکامی عملیات دوحه علیه رهبران حماس موجی از خشم و همگرایی عربی–اسلامی ایجاد کرد و به تحرکات تازه ایران، ریاض و اسلامآباد انجامید. تهران با «چرخش به شرق» بهدنبال اتکای راهبردی به چین و روسیه، تقویت همکاریهای دفاعی و کاستن از وابستگی به دلار است.
عربستان سعودی و پاکستان در ۱۷ سپتامبر توافق دفاعی راهبردی امضا کردند که حمله به یکی از طرفین را تجاوز به هر دو تلقی میکند. این توافق در بستر نارضایتی فزاینده از واشنگتن شکل گرفت و گمانهزنیها درباره دسترسی ریاض به ظرفیت هستهای پاکستان را تقویت کرده است. جاهطلبیهای هستهای عربستان، محدودیت بازرسیهای آژانس و سابقه روابط محرمانه با شبکه عبدالقدیر خان حساسیت غرب را برانگیخته است. واشنگتن بیم دارد این نزدیکی طرحهای منطقهای و توافقهای احتمالی با ریاض را مختل سازد.
حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به قطر، نقطه عطفی در امنیت خلیج فارس بود و همگرایی کمسابقه شش کشور شورای همکاری را رقم زد. این رویداد بیاعتمادی به چتر امنیتی آمریکا را عمیقتر کرده و ضرورت بازاندیشی در معماری دفاعی منطقه را برجسته ساخت. نشست فوقالعاده دوحه محکومیت جمعی اسرائیل را بهدنبال داشت و ایده تقویت همکاری دفاعی درون شورا و گسترش شراکت با ترکیه و پاکستان را تقویت کرد. کشورهای عربی اکنون امنیت پایدار را شرط بقای اقتصادی و سیاسی خود میدانند.
عربستان سعودی با وجود تداوم شراکت امنیتی با آمریکا، به دلیل بیاعتمادی به ثبات راهبردی واشنگتن و ناکامی روند عادیسازی با اسرائیل، سیاست خارجی خود را بازتعریف کرده و با گسترش روابط با چین، روسیه و قدرتهای نوظهور، راهبردی چندقطبی و عملگرایانه را دنبال میکند تا ضمن حفظ انعطافپذیری و توازن در برابر قدرتها، جایگاه اقتصادی و سیاسی خود را تثبیت کند و بر لزوم تشکیل دولت فلسطینی بهعنوان پیششرط هرگونه توافق تأکید ورزد.
در پی بحران انرژی و اوجگیری نفوذ اقتصادی، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با مدیریت هوشمندانه روابط جهانی و منطقهای، نقش مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا کردند. اما جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، آسیبپذیریهای امنیتی و محدودیت نفوذ آنها بر سیاست آمریکا را آشکار ساخت.
پایگاه خبری میدل ایست آی فاش کرد در طول جنگ ۱۲ روزه آمریکا برای تأمین موشکهای اسرائیل دست به دامن عربستان شد.